تبسم کوچولوی ماتبسم کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

تبسم منو بابا

بستری

1392/6/14 18:46
نویسنده : آزاده
811 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

امروز هفتمین روزیه که بیمارستانم........

سلام

امروز هفتمین روزیه که بیمارستانم........

والان از داخل بیمارستان دارم واستون مینویسم

همه چیز داشت خوب پیش میرفت.. که جمعه صبح بعد از اینکه تبسم شیر دادم دچار تشنج شدم و بوسیله اورژانس به بیمارستان منتقل شدم ولی متاسفانه دوباره تو بخش اورژانس دچار این حالت شدم.....

خلاصه سرتونو درد نیارم کلی آزمایش ام آر آی و سی تی اسکن و آزمایش خون و آزمایشات هورمونی و کلی آزمایشات دیگه با کلی هزینه رو دستمون گذاشت و فعلا هم جواب درست و حسابی دستگیرمون نشده

فعلا حالم خوبه و کمی استرس دارم

 

تبسم هم خوبه و با شیر خشک توسط عمه خانمش و مامان بزرگش که خیلی دوستش دارن داره  تغذیه میشه

از لحاظ روحی کمی کم اوردم ....

تو رو خدا دعام کنید که زود از اینجا مرخص بشم

حالم که بهتر شد و مرخص شدم بیشتر مینویسم

التماس دعا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

.::مادر خانومی::.
14 شهریور 92 22:33
سلام عزیزم خوبی؟ خـــــــــــــیلی نگرانت بودم خداروشکر که خودت آپ کردی و خبر دادی من همیشه بیادت هستم و برات دعا میکنم عزیزم انشالله به حق امام حسین نتایج آزمایشات هم خوبه و هیچ چیز مهمی نیست توکل کن بر خدا ماهم برات دعا میکنیم مواظب خودت باش و استرس نداشته باش منتظرم تا آپ بعدیت رو از خونه خودت بنویسی کنار همسرت و تبسم گلت
مامان زری
14 شهریور 92 22:58
دوست خوبم خیلی خیلی ناراحت شدم،آخه چرا اینطوری شد یهو؟ تبسم خونه و تو بیمارستانی؟ از ته دل دعا میکنم زود زود خوب بشی و بری پیش دخترمون ،اصلا غصه نخوریا انشاالله هیچی نیست
مامان زری
14 شهریور 92 23:00
یادم رفت عزیزم ، زود زود بهم خبر بده خیلی دلواپسم
مامان ازاده
16 شهریور 92 1:28
ایشالا خوب میشی عزیزم-نگران نباش-زودی میای و کوچولوتو شیر میدی
مادر منتظر
16 شهریور 92 20:44
سلام مامانی مهربون تبسم جون خدا بد نده؟ امیدوارم هر چه زودتر خدا بهت عافیت بده . نگران نباش عزیزم و روحیتو اصلا نباز , بعد از زایمان این بالا پایین شدنا وجود داره . به خاطر هورمونای بدنته. زود زود خوب میشی خانومی و میری پیش نینی تبسم. ولادت حضرت معصومه رو بهت تبریک میگم و روز دختر رو به تبسم جونم تبریک میگم خود خانم فاطمه معصومه هر چه زودتر انشاالله عافیت بهت بده و سلامت سلامت شی. اومدی نت حتما از حال خودت من رو بیخبر نذار و بهم خبر بده چطوری؟؟ منتظرما؟
مامان یاسمن و محمد پارسا
20 شهریور 92 17:26
وای الاهی خدا بد نده ایشالاه به زودی حالتون خوب میشی عزیزم
نیلوفر
22 شهریور 92 16:44
الهی بمیرم آزاده جون. چی شده؟؟؟ خدایا این یه هفته که نبودم چقدر اتفاق افتاده. الان حالت چطوره؟؟؟؟
مریم
23 آبان 92 22:55
سلام،ممنونم که به ما سرزدین.............. راستی وبلاگ خیلی خوشگلی هم دارین
مامان ملینا
25 آبان 92 9:02
خدا بد نده عزیزم.ان شالله به حق صاحب این ماه زودی برگردی خونه ات .پیش دخمل خوشگلت .مواظب خودت باش برات هم دعا می کنم.